ره میخانه را پیدا کن ای دوست بیا اینجا شبی احیا کن ایدوست
بیا همرنگ ضرب وزنگ یکشب بچرخ وچرخ را شیدا کن ایدوست
بشو مهمان دراین گود مقدس بیا پا بر سر سودا کن ایدوست
صفای عاشقی از مرشد اموز بقا رادر فنا پیدا کن ایدوست
بیا بشکن بت زشت تکبر زنفس بی صفت پروا کن ایدوست
بپاس بندگی از خود برون ای زنفس دون صفت پروا کن ایدوست
هر انچه هست رحمان الرحیم است بشو تواب وسر بالا کن ایدوست
در این وادی استغراق ورحمت گذشت ومعرفت پیدا کن ایدوست
بجای کعبه هر ساله یکبار خدای کعبه را پیدا کن ایدوست
مش دلگیر از ان شعر نجما اگر حق است بیا انشا کن ایدوست
از سهراهی فردوسی به سمت مقبره سراینده شاهنامه که حرکت کنید، در امتداد جاده شاهنامه سمت چپ روستای معروف و تاریخی «چهاربرج» را میبینید. محله چهاربرج، محلهای قدیمی در مشهد است که با «یخدان طبیعی»، «خانه اربابی» و البته «موزه فرهنگ پهلوانی و زورخانه شهلافتی طابران توس» معروف شده است. در یکی از ورودیهای روستای چهاربرج قطعا تابلویی توجه شما را به خود جلب میکند: «ورزشخانه آیینهای زورخانه ای شهلافتی، طابران توس» که شما را به سمت زورخانهای سنتی و قدیمی با سبک و سیاق زورخانههای ۷۰۰ سال پیش رهسپار میکند. ورودی زورخانه درب بسیار کوچکی است که برای وارد شدن باید خم شوید. روی آن با خط زیبایی نوشته شده است:
«سر تعظیم فرود آور به هنگام ورود چون که جای ادب و رسم جوانمردان است»
همزمان با زمزمه این شعر زیبا سر تعظیم فرود آورده و پای به درون زورخانه می گذاریم، ساختمانی قدیمی که رد حضورش را باید در آیین مهرپرستی جستجو کرد. اینجا بوی تاریخ می دهد و تا چشم کار می کند اشیاء و آثار قدیمی است که از در و دیوار آن آویزان شده است از میل و کباده گرفته تا انواع گلیم، سماورهای نفتی، قیچی های باغبانی وعکس پهلوانان قدیمی که در گوشه و کنار فضا جای گرفته اند.
موزه شه لا فتی بیشتر مورد توجه گردشگران علاقهمند به فردوسی و شاهنامه است. مرشد رستم قاسمی از کهنه سواران پهلوان خراسان و از بانیان این موزه دیدنی است که سالها عمر خود را با موتور خود زیر پا گذاشت و این اشیاء را از نقاط مختلف جمع آوری نمود.پهلوانی که یک تنه کار چند نهاد را انجام میدهد و خودش، هم مدیر کل و هم آشپز سازمان است.
موزه شه لا فتی را به نوعی میتوان موزه اولینها نامید. از اولین تلویزیون مشهد گرفته که به روایت مرشد: «چند تا ازش آوردن مشهد. یکی توی دروازه خبوشان، یکی میدون اعدام، یکی هم میدون شهدا...» تا اولین رادیو، اولین اسکیت و....
پهلوان رستم تمام داشتههای خودش را روی دیوارهای دورتادور زورخانه جای داده و برای هر کدام از آنها توضیحی دارد:
«این موتور دکتر شیخ است، پزشک خیر مشهدی که روحیه پهلوانی داشت... این یکی تنبک جیگیجیگی ننهخانم و...»
یک گوشه موزه هم تراکتوری پارک شده که به ادعای مرشد، «عکسش پشت بیستتومنیها هست»
در گوشهای دنج از زورخانه و موزه که بیشتر به لمکدههای سنتی میمانند، عیارخانه قرار دارد. به روایت مرشد:
«عیارخانه هشت جایگاه دارد. شش جایگاه اصلی و دو جایگاه فرعی. از این بین چهار جایگاه مربوط به پهلوانان چهار دروازه خبوشان، رزان، طابران، مرو و نوچههای آنهاست، دو جایگاه متعلق به سلسله سادات رضوی و علوی و دو ضلع هم برای نورستههای جویای کار و مرشدان اهلدین وعرفان».
در وسط عیارخانه جایگاهی است که عیاران فنون خود را بر آن به تمرین گذاشته و نقالان جمع را به شنیدن شاهنامه میهمان میکنند:
«عیارخانه جایگاه گلریزان و دادوستد هم هست. بعضی همینجا گره از فقرشان باز میشود، بعضی از بختشان و....»
اگر سفری به سرزمین خورشید داشتید، دیدن این موزه را ازدست ندهید، مخصوصا اگر علاقهمند به آیینهای پهلوانی هستید.
برای مشاهده نرخ تور مشهد با هتل ها، امکانات و خدمات مختلف اینجا کلیک کنید |